کدامین چشمه سمّی شد، که آب از آب میترسد و حتی ذهن ماهیگیر، از قلاب میترسد کدامین وحشت وحشی، گرفته روح دریا را که توفان از خروش و موج از گرداب میترسد گرفته وسعت شب را، غباری آنچنان مبهم که چشم از دیدگاه و ماه از مهتاب میترسد شب است و خیمهشببازان و رقص وحشی اشباح مژه از پلک و پلک از چشم و چشم از خواب میترسد
نویسنده: ارسلان(دوشنبه 85/3/15 ساعت 7:15 عصر)